اقوام ساکن در ایران قبل از ورود آریایی ها :
بطور کلی اقوام زیر در سکنه ی بومی فلات ایران پیش از ورود آریایی ها به شمار می آمدند :
گروه نخست مردمانی که از نواحی اطراف دریاچه رومیه تا منطقه ی علیای رود دیاله شناسایی شدند و عبارتند از : ( گوتیان ) که به نواحی شرقی بیشتر گرایش داشته و دیگر ( لولوبیان ) که قلمرو آنها بیشتر به اطراف باختر گسترانیده شده بود و نیز ( کاسیان ) که در ناحیه ی جنوب غربی یعنی در منطقه علیای رود دیاله و کرخه ساکن بودند . و گروه دوم ساکنان کرانه ی دریای مازندران که به ( کاسپیان ) معروفند . و از دیگر ساکنین در حاشیه ی بحر خزر می توان به ( کادوسیان ) ، ( گیل ها ) ، ( تپوریان ) یا ( طبرستانیان ) و ( ماردها ) یا ( آماردها ) که در منطقه ای بین سرزمینهای تحت اشغال و سکونت تپوریان و کادوسیان مسکن داشته اند . و سومین گروه مردمانی هستند که در سواحل آبی جنوب فلات ایران یعنی در کرانه های خلیج فارس سکونت داشتند که اینها احتمالاً مردمانی تیره پوست بودند و علاوه بر این در دره های غربی کوه زاگرس ( حوریان ) زندگی می کردند که در میان این اقوام ( کاسیان ) از نظر پیشرفت و فرهنگ معیشتی دارای ویژگی های برجسته ای نسبت به اقوام دیگر بودند .
کاسیان اندکی پیش از سال 1600 قبل از میلاد بصورت قومی از ارتفاعات ایران وارد بین النهرین شده و حوریان نیز در حدود سال 2200 پیش از میلاد در نیپور ( حومه بابل ) می زیستند و بعدها بصورت دسته های انبوهی به نواحی شرق دجله مهاجرت کردند . حوریان و کاسیان تمدن ارزشمند و چشمگیری نداشتند که مورد توجه و تقلید مردمان آن زمان قرار گیرد .
فلات ایران در زمان ورود آریایی ها :
با ورود آریایی ها به داخل فلات ایران و بیرون راندن مردمان بومی ( حوریان و کاسیان ) ، آریایی بودن بصورت یکی از شرایط حاکمیت و حتی صلاحیت زیستن در این ناحیه در آمد . ایرانیان آریایی تبار خود را ( اصیل ) و ( آزاده ) قلمداد می کردند و این عنوان آنان شامل امتیازات ویژه ای بود که قومها و قبایل دیگر از آن بی بهره بودند .
فلات ايران از هر جهت براي زندگي و سكونت مساعد بود . و سرزميني كه آريايي ها وارد آن شدند ايران يا سرزمين آريايي ها ناميده شد . آریایی ها شامل سه گروه ماد ، پارس و پارت بودند . مادها در غرب ، پارس ها در جنوب و پارت ها در شمال شرقي فلات ايران ساكن شدند . اين سه گروه از آن پس ايرانيان ناميده شدند و تا مدت ها به زندگي كوچ نشيني و دام داري ادامه دادند . گروهي درنواحي كوهستاني ، گروهي در نواحي مرتفع كوه ها و در زمستان به دامنه ي كوه ها رفتند و گروهي ديگر به دشت ها روي آوردند .
البته کمی آب و خشکی هوا در اکثر مناطق ایران به ویژه همزمان با ورود آریایی ها مشکلات فراوانی را در امر کشاورزی و اقتصاد برای جامعه آریایی به وجود آورد . آریایی های مهاجر به فلات ایران با تحمل سختی ها و مشقات فراوان ، ابزار و امکانات آبیاری مصنوعی زمینهای خشک را فراهم کردند تا بتوانند زمینهای مورد نظر خود را آباد و قابل کشت سازند این تلاشها از خصوصیات آریایی های ایرانی در تامین زندگی آنان می باشد . تلاش در مسیر زراعت در زمینهای خشک آن چنان اهمیت یافت که در تفکرات مذهبی آریایی ها در شمار کارهای خوب قلمداد شد و پیوسته ستوده می شد .
حکومت ها :
مورخین تاریخ اسطوره ای ایران باستان معتقدند که آریایی ها چهار دولت تشکیل داده که اولین آن به دولت داستانی جمشید که دوره های آن را باید به زمان زندگی آریایی های ایرانی و هندی با هم دانست ، دومین دولت نیز به دولت داستانی فریدون معروف است که زمان تشکیل آن را باید در همین زمان ( کمی بعد از جمشید ) دانست . و دو دولت دیگر را به منوچهر و زاب نسبت داده اند که دوره های آن متعاق است به آریایی های ایرانی در شمال خاور فلات ایران اسکان و استقرار یافته و در عین حال زیر فشار مردمانی بودند که از طرف شمال به طور پی در پی به آنان حمله می کردند .
ولی سه قوم از نژاد آریایی در گوشه و کنار فلات ایران مناطقی را فتح کرده و در آنجا ساکن شدند و تاریخ این مناطق را به نام خود ثبت کردند . که تشکیل نهادهای حکومتی توسط این اقوام آریایی نژاد بسیار با اهمّیت است .
نهادهای حکومتی این سه قوم عبارتند از :
در شرق و شمال خاور ایران باکتری ها ( باختری ها ، بلخی ها ) که در آغاز هزاره ی یکم یا در طول سده ی دهم پیش از میلاد برای خود حکومتی به وجود آوردند . باختری ها را می توان در بخش اسطوره ای تاریخ ایران و با سلسله ی کیانی که تا اواخر ششم پیش از میلاد به گونه ای رسمی از آن نام برده شده و ( ویشتاسب ) به عنوان والی باکتر معرفی شده که فرمانبردار شاهان متقدم هخامنشی یعنی کوروش دوّم ( 559 – 529 ق.م ) و کمبوجیه دوّم پسر و جانشین کوروش ( 529 – 522 ق.م ) بوده و پس از داریوش یکم (522 – 486 ق.م ) است و در کتیبه های خود او نشانه های کافی و کاملی از این واقعیت وجود دارد .
قوم دیگر مادها هستند که در غرب ایران و در اواخر سده هشتم پیش از میلاد تشکیل دولت مادها را به آنان نسبت می دهند . آنها بیشتر بصورت قبیله ای زندگی می کردند و نظام اداره حکومتی متداول در میان قبایل در بین آنها معمول بوده است .
قوم سوم در جنوب و به خطّه پارس آمدند و آنچه آشوریان به عنوان منطقه پارسوماش یا پارسواش به عنوان باج گذاران خود نام می برند ابتدا باید آن را در جنوب دریاچه ارومیه یافت . پارس ها در اواسط سده ی هشتم پیش از میلاد دولت هخامنشی را بنیان نهادند و پیش از تشکیل حکومت خود توسط کوروش دوّم فرمانبردار مادها بودند که با از پای در آوردن دولت ماد و گرفتن قدرت از دست آستیاگ آخرین شاه ماد ، امپراطوری نیرومندی را به وجود آوردند که به گونه ای مستمر به قلمرو آنان افزوده می گشت و این قلمرو زمانی از سواحل رود دانوب در اروپا تا حبشه در افریقا را در بر می گرفت .