بهاییت در مقام تبلیغات، خود را موحد و خدا را آنگونه تعریف میکند که ادیان الهی تعریف کردهاند، با این حال، وقتی به نوشتههای رهبران اصلی فرقه مینگریم، شخص حسینعلی نوری نه در جایگاه مظهریت، بلکه در قامت الوهیت و مقام خداوندگاری دیده میشود.
عبدالبهاء در سفر تبلیغی خود به اروپا و امریکا، در گردهمآییها، کلیساها و کنیسههای گوناگون سخنرانی کرد و در مقام جانشین بهاءالله و ترویجکننده افکار و آثار او، اصولی را در دوازده سرفصل بهعنوان آموزههای بهاییت معرفی کرد. برخی از این آموزهها نه تنها بر اساس اندیشههای بهاءالله نبود، بلکه حتی در مواردی مثل برابری حقوق زن و مرد، مخالف تفکر وی نیز بود.
وی در تابستانهای بوشهر و در گرمترین ساعات شبانهروز، به پشتبام میرفت و رو بهسوی آفتاب به گفتن ذکر و ورد مشغول میشد. بدیهی است این رفتار برخلاف عقل و فطرت بشری بود. از اینرو، مدافعان او میکوشیدند این رفتار باب را پنهان کنند، ولی داستانهایی که دراینباره در برخی منابع آمده، انکارنشدنی است.
جهاد در ایدئولوژي القاعده از اهمیتی والا برخوردار است و برخلاف اخوان که اصلاح و اعتدال را عنصر کلیدي میداند، سلفیهاي جهادي تکفیري یکی از مهمترین و کلیديترین مفاهیم ایدئولوژي خود را عنصر جهاد و حتی بعضا آن را از واجبات اسلامی دیگر مهمتر میدانند.
داستان به مکتب و مذهب تبدیل شدن وهابیت،در درجة نخست به تحولاتی باز میگردد که توسط عبدالعزیز،مؤسس خاندان سعودی به وجود آمد،او کوشید تا وهابیّت را به ایدئولوژی نظام حاکم تبدیل کند.عبدالعزیز در حقیقت،لنین وهابیّت و محمد بن عبد الوهاب،مارکس این نحله است.
یکی از جریانهایی که در سالهای اخیر نقش بسزایی در سیاستهای منطقهای ایفا کرده و هر روز بر دامنه گسترش نفوذ آن در منطقه افزوده میشود، جریان "سلفی" است. نظر به انحرافهای گسترده اندیشه سلفیان در جهان اسلام ، در گزارش زیر به معرفی این جریان انحرافی و سیر تحول و اندیشههای آن پرداختیم.