کجا بودي؟ چرا دير آمدي؟ ناهار با کي خوردي؟ کي به تو تلفن ميزند؟ چرا وقتي با تلفن صحبت ميکني، لبخند ميزني؟ و... شايد شما هم در طول زندگيتان چنين جملههايي را از همسرتان شنيده باشيد و در اين حالت شايد اولين چيزي كه در ذهنتان نقش بسته، اين است كه همسر شما فردي، شكاك يا بددل است و تصور اينكه شايد اين نوع رفتارها نشانهاي از حسادت است...
برايتان تعجبآور باشد. معمولا اين رفتارها از زن يا مردهايي سر ميزند كه به همسرشان حسادت ميكنند و اين حسادت ديواري بين آنها به وجود ميآورد كه حتي ميتواند به سرعت روابطشان را دچار بحران كند.
حسادت در روابط زن و شوهرها گاهي به عشق زياد تعبير ميشود چيزي كه عوام به آن «حسادت عاشقانه» ميگويند اما واقعيت اين است که اين حس، نشاندهنده ترسي دروني است؛ ترس از خيانت، از دست دادن همسر و... که ريشه در اعتمادبهنفس پايين دارد. افراد دچار اين حسادت مدام با ترس از طردشدن و از دستدادن همسر، دست و پنجه نرم ميکنند و چون نميخواهند اين اتفاق بيفتد با سرک کشيدن در روابط فردي، حريم خصوصي و محدود کردن همسر، سعي در کنترل بيشتر او دارند. درحالي كه اين رفتارها طرف مقابل را خيلي زود خسته ميكند بهطوري كه براي فرار از اين بند، حاضر ميشوند هر کاري بکنند.
اينکه شما در مورد همسر خود احساس مالکيت داشته باشيد، تا حدودي طبيعي است، بهخصوص در ابتداي آشنايي و ازدواج که ممكن است حس کنيد همسرتان بايد خودش را وقف شما کند اما واقعيت اين است که ادامه اين وضعيت يا شدت گرفتن آن ميتواند خطرناک باشد و رابطهتان را با تهديد جدي مواجه کند.
شکلهاي متفاوت بروز حسادت
بروز «حسادت» بين همسران شکلهاي متفاوتي دارد؛ رفتارهاي پرخاشگرانه، امتناع از برقراري روابط يا همكلامي، مخالفت با اشتغال زن و کنترلهاي مخفي مانند چک کردن تلفن همراه، ايميل و... ? شکل زير از رايجترين شکلهاي بروز حسادت در زندگي مشترک هستند:
1. حسادت به شکل بروز احساسات: هرچند حسادت به نوعي تلاش براي حفظ زندگي و به دليل احساس تعلق است، اما اين حس فقط تا حدي معقول است و اگر حالت بيمارگونه به خود بگيرد، باعث رنجش و آزار فرد و همسرش ميشود. فردي كه حسادت ميكند، ممكن است واکنشهاي پرخاشگرانهاي مانند خشم نسبت به همسرش نشان دهد. حتي گاهي حسادت باعث بروز اضطراب يا غم در فرد ميشود. معمولا برخي از افراد به دليل شخصيتي و نابالغ بودن، نقطه ضعفهايي دارند. به همين دليل با کمک سازوکارهاي دفاعي براي جهت جبران آن برميآيند مثلا مردي که احساس حقارت و اعتمادبهنفس پاييني دارد، حس ميکند از نظر ظاهر و شرايط خانوادگي دچار تفاوتهايي با همسرش است و اين تصور را دارد که خانواده او نسبت به همسرش در سطح پايينتري است بنابراين اين شخصيت ضعيف را بهصورت برخي رفتارهاي واکنشي مانند غرزدن به همسرش نشان ميدهد. در نتيجه جنگهاي فرسايشي در خانواده صورت ميگيرد.
2.حسادت به شكل دوري کردن: گاهي زن يا مرد حسادت خود را بهطرف مقابل با امتناع از ايجاد روابط زناشويي، قهر کردن و بهطور كلي دوري عاطفي ابراز ميكنند. اين نوع حسادت باعث ميشود از نظر عاطفي بين زوج فاصله بيفتد.
3.مخالفت با كاركردن همسر: افراد حسود به دنبال راهي هستند تا آزاديهاي شريک زندگيشان سلب كنند و کاملا او را کنترل كنند. معمولا مرداني که علاقهاي به تحصيل يا کار همسرشان ندارند، در مورد علت مخالفتشان ميگويند: «من راضي به آزار و اذيت تو نيستم و دلم نميخواهد خسته شوي و...» اما گاهي علت موافقت نكردن آنها، با كاركردن همسرشان ميتواند به دليل حسادت باشد. مثلا مرد حتي از فكر اينكه همسرش با همكارش به گرمي احوالپرسي كند، ناراحت ميشود.
البته گاهي هم زنان به بهانههاي مختلف با اشتغال شوهرشان مثلا در يك شركت مخالفت ميكنند و حتي ممكن است پس از بازگشت همسرشان از محيط كار يا حتي مسافرت لباسهاي او را براي يافتن مو يا بوي عطري بررسي كنند.
4. كنترل بيشازحد: گاهي حسادت به شكل محدودكردن و كنترل طرف مقابل خود را نشان ميدهد. در اين حالت فرد ممكن است تلفن همراه، ايميل يا ديگر صفحههاي مجازياي که همسرش در آنها عضويت دارد، چک ميکند. البته گاهي خود فرد با رفتارهايش، اين حس را در طرف مقابل ايجاد ميكند. بسياري از اوقات اين رفتار در ايجاد بدبيني و شدت آن نقش موثري دارد.
اگر حسادت در قالب كنترل همسر نمايان شود، ممكن است يكي از همسران مدام طرف مقابل را بازخواست و درباره كارهايش از او سوال کند. هرچند برخي زنان و مردان تصور ميکنند بايد حواسشان به هم باشد تا زودتر متوجه آنچه در زندگيشان رخ ميدهد، بشوند اما اين بررسيها و كنترلکردنها ميتواند باعث سست شدن پايههاي زندگي مشترك شود. اين بدبيني نوعي اعتياد است و هر بار همسر بدبين در پي دستيابي به جواب همسرش را بازخواست ميكند. بيشتر اوقات فرد پس از اينكه متوجه ميشود مشكلي در بين نيست، فقط براي مدت کوتاهي دست از اين رفتارها برميدارد اما پس از گذشت مدتي كوتاه، دوباره به شکلي بيمارگونه به دنبال اين بررسيها و يافتن سرنخ ميرود. درحالي كه زوجها نبايد چنين اجازهاي به همسرشان بدهند و بهتر است به جاي پاسخ به سوالهاي همسرشان كه از حسادت و بدبيني رنج ميبرد، به او بفهمانند هر آنچه در ذهن دارد، خيالي بيش نيست.
حسادت در پوشش تعصب
گاهي شكلي از حسادت در پشت پرده تعصب و غيرت پنهان مي?شود. درحالي که «غيرت» نبايد در اين چارچوب تعريف شود. متاسفانه به دليل فرهنگ غلط، برخي زنان هم بدبيني مردشان را نشانه دوستداشتن ميدانند درحالي که بدبيني و حسادت مرد، الزاما نشانه عشق و علاقه نيست و او فكر ميكند اگر حواسش به همسرش نباشد، شاهد خيانت او خواهد بود. از سوي ديگر، اين نوع حسادتها نشاندهنده اعتمادبهنفس پايين زن يا مرد است و اينكه فكر ميكنند هر فردي از راه برسد، ميتواند شريك زندگيشان را از آنها بگيرد. بيشتر بددليها از اعتمادبهنفس پايين نشأت ميگيرد. بهترين راه پيشگيري از اين حس مخرب، افزايش اعتمادبهنفس است. صميميت، تعهد و احترام 3 ركن اصلي عشق هستند و احترام، مهمترين ركن آن است که با بدبيني از بين ميرود.
ريشههاي حسادت زناشويي
ريشههاي اصلي و حقيقي حسادت، از كودكي شكل ميگيرد اما از ويژگيهاي رفتاري ارثي نيست. برخي زنان تصور ميکنند برانگيختن حس حسادت مرد، روشي خوبي براي تقويت عشق اوست و متاسفانه اين الگو در کشور ما بسيار شايع است. اين رفتار شايد اوايل باعث توجه کاذب زوجها به يكديگر شود اما بهمرور باعث از بين رفتن عشق ميشود. متاسفانه برخي از درمانگران به زني كه شوهرش بدبين است توصيه ميکنند در مقابل چنين رفتارهايي داشته باشد درحالي که اين روش باعث شعلهور شدن اختلافهاي آنها ميشود. علاوه بر اين، هرچند زن مرد بايد در زندگي مشترك با هم صادق باشند اما نبايد هر اتفاق بيارزشي را که در طول روز رخ ميدهد، براي هم تعريف کنند. گفتن همه مسايل به معناي صداقت نيست و ممکن است باعث دامن زدن به بدبينيها، رشد افکار مزاحم و درواقع برانگيختن شک و حسادت شود.
البته در مواردي هم گاهي برخي زنان يا مردان براي نشان دادن اينکه در عين حال كه براي ديگران جذاب هستند، به همسر و زندگي مشتركشان نيز و وفادار و پايبند هستند، داستانهايي از جذابيتهاي خودشان و برخي اتفاقات غيرعادي در محل کار تعريف ميكنند. غافل از اينكه چنين رفتاري، نشانه وفاداري نيست و حس حسادت را در طرف مقابل بهوجود ميآورد.
چه بايد کرد؟
خوشبختانه روشهاي موثر و مختلفي مانند روان درماني فردي و دارويي براي درمان وجود دارد بنابراين اگر در مورد همسرتان بدبين هستيد، به روانشناس مراجعه کنيد. اگر هم همسرتان بددل است، با ملاطفت از او بخواهيد با شما نزد روانشناس بيايد. معمولا كساني كه دچار حسادتاند، قبول ندارند كه رفتارشان نوعي بيماري است و بايد براي درمان اقدام كنند. در اين شرايط با همسرتان صحبت كنيد، اگر قبول نکرد از واسطهاي که مورد اعتماد همسرتان است، بخواهيد او را راضي به انجام اين کار کند. اگر باز هم طرف مقابلتان تمايلي به درمان نداشت، به او بگوييد با اين رفتارش شما را از دست خواهد داد. البته از دست دادن، لزوما به مفهوم طلاق و جدايي نيست و ممکن است از نظر عاطفي فاصلهاي بينتان ايجاد شود. متاسفانه در مواردي در اثر اين بدبينيها، علاوه بر اينکه فرد افسرده ميشود، احتمال دارد با اين تصور كه همسرش به او خيانت ميکند، اقدام به قتل کند. اگر همسرتان شما را تهديد ميكند، از اطرافيان براي بستري و درمان اجباري او كمك بگيريد. زماني به فكر درمان نباشيد كه عشق را با دستان خود خفه كردهايد و ديگر مجالي براي زنده کردن آن نيست.
نظرات شما عزیزان: