دهلران پی سی
سایت جامع علمی ,آموزشی,فرهنگی و تفریحی

صد ره به رخ تو در گشودم من

بر تو دل خویش را نمودم من


جان مایه ی آن امید لرزان را


چندان که تو کاستی، فزودم من


می سوختم و مرا نمی دیدی


امروز نگاه کن که دودم من


تا من بودم نیامدی، افسوس!


وانگه که تو آمدی، نبودم من




تاریخ: دو شنبه 26 فروردين 1392برچسب:دیر,ه الف سایه,هوشنگ,ابتهاج,دهلران پی سی,
ارسال توسط

از دل افروز ترين روز جهان،


خاطره اي با من هست.

به شما ارزاني :


سحري بود و هنوز،

گوهر ماه به گيسوي شب آويخته بود .

گل ياس،

عشق در جان هوا ريخته بود .

من به ديدار سحر مي رفتم

نفسم با نفس ياس درآميخته بود .

***

مي گشودم پر و مي رفتم و مي گفتم : (( هاي !

بسراي اي دل شيدا، بسراي .

اين دل افروزترين روز جهان را بنگر !

تو دلاويز ترين شعر جهان را بسراي !


آسمان، ياس، سحر، ماه، نسيم،

روح درجسم جهان ريخته اند،

شور و شوق تو برانگيخته اند،

تو هم اي مرغك تنها، بسراي !


همه درهاي رهائي بسته ست،

تا گشائي به نسيم سخني، پنجرهاي را، بسراي !

بسراي ... ))


من به دنبال دلاويزترين شعر جهان مي رفتم !

***

در افق، پشت سرا پرده نور

باغ هاي گل سرخ،

شاخه گسترده به مهر،

غنچه آورده به ناز،

دم به دم از نفس باد سحر؛

غنچه ها مي شد باز .



ادامه مطلب...
تاریخ: شنبه 25 فروردين 1392برچسب:شعر,ادبیات,فریدون مشیری,
ارسال توسط

مذهب و مظاهر مورد احترام :

 

آریایی ها از دیر باز مظاهر طبیعت را ستایش می کردند و پرستش و احترام به آب ، آتش ، باد و خاک در میان آریایی ها متداول بوده و به نور و تاریکی و تاثیرات آن در حیات اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی انسان پی برده و نیکی و بدی را در ارتباط با دو نیروی بالا می دانستند . البته در آغاز برای دفع نیروهای آسیب رسان و بیماری زا و بی اثر کردن آنها دانه های فروزه و مهره های گوناگون از شاخ جانوران و گوش ماهی به گردن خود می آویختند و یا بصورت دستبند مورد استفاده قرار می دادند . آنان اعتقاد داشتند این مهرها بصورت طلسم از توانایی ارواح و نیروهای آسیب رسان در زندگی انسان و جانوران و کشتزارها و مراتع می کاهند که نمونه ای از این اشیاﺀ در ناحیه ی فارس یافت شده است . علاوه بر این در قبرهای انسانها زینت آلات و حتی اشیاﺀ و ابزارهای زندگی و جنگی و شکار بدست آمده است که بیانگر اعتقاد آریایی ها به زندگی بعد از مرگ است .

آریایی های باستان خورشید و ماه را به عنوان معبود خود ستایش نمی کردند ولی تاثیرات آنها را در زندگی خود به ویژه در امر کشاورزی و دامپروری حیات خود موثر می دانستند . آریایی ها برای بدست آوردن محصول خوب کشاورزی و افزودن دام های خود به توانایی عناصر فوق معتقد بودند و بر این باور بودند که تابش خورشید و بارش باران آفات و بیماری های دامها و انسانها را دور می کند .



ادامه مطلب...
ارسال توسط




تاریخ: شنبه 24 فروردين 1392برچسب:,
ارسال توسط

بسم اللّه الرحمن الرحيم‏

شهادت حضرت فاطمه زهراء (س) واقعيتى است كه منابع حديثى و تاريخ شيعه و سنّى بر آن گواه است. برخى به علت عدم آشنائى با حديث و تاريخ، در اين واقعيت ترديد نموده‏اند. از اينرو گوشه‏اى از شواهد اين مصيبت بزرگ را تنها از منابع معتبر اهل‏سنّت تقديم پويندگان حق و حقيقت مى‏نمائيم.



ادامه مطلب...
تاریخ: شنبه 24 فروردين 1392برچسب:حضرت,زهرا,فاطمه,حدیث پیامبر,دهلران پی سی,
ارسال توسط

وقتی 15 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم ...صورتت از شرم قرمز شد و سرت رو به زیر انداختی و لبخند زدی...
وقتی که 20 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم
سرت رو روی شونه هام گذاشتی و دستم رو تو دستات گرفتی انگار از این که منو از دست بدی وحشت داشتی
وقتی که 25 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم ..
صبحانه مو آماده کردی وبرام آوردی ..پیشونیم رو بوسیدی و
گفتی بهتره عجله کنی ..داره دیرت می شه
وقتی 30 سالت شد و من بهت گفتم دوستت دارم ..بهم گفتی اگه راستی راستی دوستم داری
.
بعد از کارت زود بیا خونه
وقتی 40 ساله شدی و من بهت گفتم که دوستت دارم
تو داشتی میز شام رو تمیز می کردی و گفتی .باشه عزیزم ولی الان وقت اینه که بری
تو درسها به بچه مون کمک کنی
وقتی که 50 سالت شد و من بهت گفتم که دوستت دارم تو همونجور که بافتنی می بافتی
بهم نکاه کردی و خندیدی وقتی 60 سالت شد بهت گفتم که چقدر دوستت دارم و تو به من لبخند زدی... وقتی که 70 ساله شدی و من بهت گفتم دوستت دارم در حالی که روی صندلی راحتیمون نشسته بودیم من نامه های عاشقانه ات رو که 50 سال پیش برای من نوشته بودی رو می خوندم و دستامون تو دست هم بود
وقتی که 80 سالت شد ..این تو بودی که گفتی که من رو دوست داری..
نتونستم چیزی بگم ..فقط اشک در چشمام جمع شد
اون روز بهترین روز زندگی من بود ..چون تو هم گفتی که منو دوست داریوقتی 15 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم ...صورتت از شرم قرمز شد و سرت رو به زیر انداختی و لبخند زدی...
وقتی که 20 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم
سرت رو روی شونه هام گذاشتی و دستم رو تو دستات گرفتی انگار از این که منو از دست بدی وحشت داشتی
وقتی که 25 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم ..
صبحانه مو آماده کردی وبرام آوردی ..پیشونیم رو بوسیدی و
گفتی بهتره عجله کنی ..داره دیرت می شه
وقتی 30 سالت شد و من بهت گفتم دوستت دارم ..بهم گفتی اگه راستی راستی دوستم داری
.
بعد از کارت زود بیا خونه
وقتی 40 ساله شدی و من بهت گفتم که دوستت دارم
تو داشتی میز شام رو تمیز می کردی و گفتی .باشه عزیزم ولی الان وقت اینه که بری
تو درسها به بچه مون کمک کنی
وقتی که 50 سالت شد و من بهت گفتم که دوستت دارم تو همونجور که بافتنی می بافتی
بهم نکاه کردی و خندیدی وقتی 60 سالت شد بهت گفتم که چقدر دوستت دارم و تو به من لبخند زدی... وقتی که 70 ساله شدی و من بهت گفتم دوستت دارم در حالی که روی صندلی راحتیمون نشسته بودیم من نامه های عاشقانه ات رو که 50 سال پیش برای من نوشته بودی رو می خوندم و دستامون تو دست هم بود
وقتی که 80 سالت شد ..این تو بودی که گفتی که من رو دوست داری..
نتونستم چیزی بگم ..فقط اشک در چشمام جمع شد
اون روز بهترین روز زندگی من بود ..چون تو هم گفتی که منو دوست داری




تاریخ: شنبه 24 فروردين 1392برچسب:داستان,عشقی,یک عمرعشق,دهلران پی سی,
ارسال توسط



آنجا که درخت بید به آب می رسد، یک بچه قورباغه و یک کرم همدیگر را دیدند

آن ها توی چشم های ریز هم نگاه کردند...

...و عاشق هم شدند.

کرم، رنگین کمان زیبای بچه قورباغه شد،

و بچه قورباغه، مروارید سیاه و درخشان کرم..



بچه قورباغه گفت: من عاشق سرتا پای تو هستم

کرم گفت: من هم عاشق سرتا پای تو هستم. قول بده که هیچ وقت تغییر نمی کنی..

بچه قورباغه گفت : قول می دهم.

ولی بچه قورباغه نتوانست سر قولش بماند. او تغییر کرد.

درست مثل هوا که تغییر می کند.

دفعه ی بعد که آنها همدیگر را دیدند، بچه قورباغه دو تا پا درآورده بود.

کرم گفت: تو زیر قولت زدی

بچه قورباغه التماس کرد: من را ببخش دست خودم نبود...من این پا ها را نمی خواهم...

...من فقط رنگین کمان زیبای خودم را می خواهم.

کرم گفت: من هم مروارید سیاه و درخشان خودم را می خواهم.

قول بده که دیگر تغییر نمیکنی.

بچه قورباغه گفت قول می دهم.

ولی مثل عوض شدن فصل ها،

دفعه ی بعد که آن ها همدیگر را دیدند،

بچه قورباغه هم تغییر کرده بود. دو تا دست درآورده بود.

کرم گریه کرد : این دفعه ی دوم است که زیر قولت زدی.

بچه قورباغه التماس کرد: من را ببخش. دست خودم نبود. من این دست ها را نمی خواهم...

من فقط رنگین کمان زیبای خودم را می خواهم.

کرم گفت: و من هم مروارید سیاه و درخشان خودم را...

این دفعه ی آخر است که می بخشمت.

ولی بچه قورباغه نتوانست سر قولش بماند. او تغییر کرد.

درست مثل دنیا که تغییر می کند.

دفعه ی بعد که آن ها همدیگر را دیدند،

او دم نداشت.

کرم گفت: تو سه بار زیر قولت زدی و حالا هم دیگر دل من را شکستی.

بچه قورباغه گفت: ولی تو رنگین کمان زیبای من هستی.

آره، ولی تو دیگر مروارید سیاه ودرخشان من نیستی. خداحافظ.

کرم از شاخه ی بید بالا رفت و آنقدر به حال خودش گریه کرد تا خوابش برد.

یک شب گرم و مهتابی،

کرم از خواب بیدار شد..

آسمان عوض شده بود،

درخت ها عوض شده بودند

همه چیز عوض شده بود...

اما علاقه ی او به بچه قورباغه تغییر نکرده بود.با این که بچه قورباغه زیر قولش زده بود، اما او تصمیم گرفت ببخشدش.

بال هایش را خشک کرد.

بال بال زد و پایین رفت تا بچه قورباغه را پیدا کند.

آنجا که درخت بید به آب می رسد،

یک قورباغه روی یک برگ گل سوسن نشسته بود.

پروانه گفت: بخشید شما مرواریدٍ...

ولی قبل ازینکه بتواند بگوید : ...سیاه و درخشانم را ندیدید؟

قورباغه جهید بالا و او را بلعید ،

و درسته قورتش داد.

و حالا قورباغه آنجا منتظر است...

...با شیفتگی به رنگین کمان زیبایش فکر می کند....

...نمی داند که کجا رفته.




تاریخ: شنبه 24 فروردين 1392برچسب:داستان قورباقه عشق,,,,
ارسال توسط
ازار های الکترونیکی از طریق مجتمع ساختن گروه عظیمی از مصرف کنندگان و تولید کنندگان ، و در نتیجه آن ، کاهش هزینه های مبادلات و جستجو ، بهره وری و کارایی را به ارمغان آورده اند . اما در عمل هیچ یک از این مزایا بدست نخواهد آمد مگر آنکه مدیران راه هایی اثر بخش را برای ایجاد اعتماد در میان اعضای بازار های الکترونیک بیابند . رشد سریع فن آوری اطلاعات و ارتباطات و ظهور انقلاب الکترونیکی و زاییده شدن پدیده هایی همچون تجارت الکترونیک و تجارت سیار ، موجب شده که کشور های پیشرفته و در حال توسعه در استراتژی های خود بازنگری نموده و بکارگیری این پدیده ها را در اقتصاد و بازرگانی ، سرلوحه کار خود قرار دهند  .

بررسی ادبیات تکنولوژی ، حاکی از این است که تکنولوژی تاکنون سه دوره را طی کرده است . دوره اول که از سال 1972 شروع شد ، دوره کامپیوتر های شخصی بود . دوره دوم که از سال1990 شروع شد و تا سال 2000 ادامه یافت ، دوره اینترنت است . دوره سوم که از سال2000 شروع شده است و پیش ‌بینی می ‌شود تا سال 2014 ادامه یابد ، دوره تکنولوژی و اینترنت سیار است که باعث شکل‌گیری تجارت سیار شده است .

تجارت سیار را در واقع می توان تجارت الکترونیک بی سیم دانست ، که روز به روز با توجه به گسترش تکنولوژی های ارتباطی بی سیم به شکل فزاینده ای گسترده تر می شود . تجارت سیار در واقع آغاز گر فصل جدیدی در تجارت جهانی است .




ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 24 فروردين 1392برچسب:تجارت الکترونیک سیار,
ارسال توسط هادی احمدی

یک محقق ایرانی موفق به ساخت ماشین زمان برای پیش بینی وقایع در آینده شد.

 

علی رازقی سرپرست مرکز هدایت راهبردی مخترعان و مبتکران کشور و رکوردار ثبت اختراع در کشور با ثبت 179 طرح، گفت: ماشین زمان دستگاهی است که پیش بینی آینده را برای انسان ها محقق می کند.

 

وی افزود: ماشین زمان دستگاهی به اندازه یک کیس کامپیوتر است که می تواند تمام اطلاعات افراد را برای 5 تا 8 سال آینده پیش بینی کند.

 

این مخترع ایرانی ادامه داد: این دستگاه، مشخصاتی نظیر سن ازدواج، تعداد فرزندان، تحصیلات، شغل، جنگ، بیماری و غیره را با 98 درصد صحت و اطمینان بازگو می کند و آزمایشات آن نیز بر روی قیمت ارز انجام شده است.

 

رازقی اظهار داشت: این طرح نه کف بینی و نه فال است بلکه بر پایه استنادات علمی و فیزیکی ساخته شده است که امسال به ثبت رسیده و نیاز بسیاری از جامعه امروزی بشر را برطرف می کند.

 

وی گفت: کشور آمریکا در حدود نیم قرن است که به دنبال این فناوری است، به عنوان مثال در 4 سال گذشته برای دستیابی به چنین فناوری سالانه بیش از 10 میلیارد دلار هزینه صرف کرده است اما کشور ایران توانست با تنها صرف 400 تا 500 هزار تومان ماشین زمان بسازد.

 

به گفته وی، بیش از 8 سال مطالعه برای انجام این طرح صورت گرفته است.(فارس)




ارسال توسط هادی احمدی

چند هفته پیش در شهر میامی آمریکا، شرکت لامبورگینی، با حضور رییس شرکت یعنی استفان وینکلمان، از نسخه رودستر آونتادور رونمایی کرد.

 

پس از این رونمایی، تعداد 50 دستگاه لامبورگینی آونتادور رودستر با عبور از خیابان کالینز، عازم فرودگاه بین المللی فلوریدا شدند. در این فرودگاه تعداد 5 دستگاه رودستر سعی کردند تا به بیشترین سرعت ممکن برسند و سریعترین سرعت ثبت شده، عدد 338 کیلومتر بر ساعت بود. که سرعت گیری بین 240 تا 290 کیلومتر بر ساعت آن، سریعتر از هر هواپیمایی است که در حال حاضر وجود دارد.

 

استفان وینکلمان در اینباره می گوید: "افتخار بزرگی بود که در این مراسم رونمایی و رزمایش 50 دستگاه آونتادور رودستر، با بخش هوانوردی میامی همراه شدیم. تا کنون، چنین گردهمایی از لامبورگینی را ندیده بودم. آونتادور روستر، مهیج ترین ساخته لامبورگینی در طول تاریخ است و هیچ مکانی بهتر از میامی برای رونمایی از این رودستر نبود."

 

آونتادور رودستر از موتور 12 سیلندر V شکل به حجم 5/6 لیتر بهره می برد که می تواند 691 اسب بخار نیرو تولید کند. این گاو خشمگین قیمتی استثنایی دارد که برای مدل پایه تنها 300 هزار دلار است. آونتادور رودستر با یک رنگ منحصر به فرد شناخته می شود که یک نوع آبی خاص متالیک به نام Azzuro Thetis است

 

گردهمائی 50 لامبورگینی

 

گردهمائی 50 لامبورگینی

(مجله تخته گاز)




تاریخ: پنج شنبه 24 فروردين 1392برچسب:آونتادور رودستر,دهلران پی سی,
ارسال توسط هادی احمدی
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 922
بازدید هفته : 930
بازدید ماه : 6651
بازدید کل : 233744
تعداد مطالب : 736
تعداد نظرات : 23
تعداد آنلاین : 1

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
 <-PostTitle-> <-PostContent-> 1 <-PostLink->